بالاخونه

اینجا بالاخونه ی منه...

چهارشنبه

بعد ۱۲ ساعت کار ساعت ۸ شب میرسم خونه. صدای ضجه ها و گریه های جیغ آلود بچه ی همسایه زیر مشت و لگد پدر تمام خستگی رو تو تنم موندگار میکنه. این داستان ۴-۳ ساله که هر روز تکرار میشه... صدا از حیاط خونه میاد. انگار که تو حیاط خونه ی خودمونه. بس که صدا بلنده...
راستی... وحشی ترین حیوون چیه؟؟؟ شیر ؟؟؟ ببر ؟؟؟ تمساح ؟؟؟

4 نظر:

Anonymous ناشناس گفت...

فکر کنم هیچی مثل صدای گریه یه بچه مظلوم آزارم نده...گفته بودی اونجا آرومه؟؟...خواستی بدونی وحشی ترین حیوون....خوب گوش بده...هر شب داره بهت میگه...فقط باید با دقت گوش بدی

۱:۲۹ قبل‌ازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

چرا دیگه بلاگه من نمییای؟
:(

۴:۰۳ قبل‌ازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

همینطوریه که همه آسیبهای اجتماعی باقی می مونه...

۹:۱۴ قبل‌ازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

بشر
به نظر من وحشي ترينشون بشره و لطيف ترينشونم همينطور
كاش اگه مي تونستي فقط به خاطر اينكه خستگي تو بدن خودت نمونه مي رفتي و يه كاري واسش مي كردي

۹:۵۶ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی