بالاخونه

اینجا بالاخونه ی منه...

دوشنبه

بزرگترین تجربه ی زندگیم که این روزا بدستش آوردم اینه که :

غیر ممکنی وجود نداره!

در این حد که اگه بگن میشه که دو دو تا بشه پنج تا نمیگم که باور نمیکنم!!!

...: تو میتونی... تلاش کن... من هم از صمیم قلب برات دعات میکنم. دعایی از طرف یک...

6 نظر:

Anonymous ناشناس گفت...

کاملاً موافقم. تجربه خوبیه.
انگار من یه هفته دیر رسیدم. به هر حال تولدت مبارک. ایشالله 150 ساله شی! به این میگن سنت شکنی!مگه نه

۲:۴۴ قبل‌ازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

سلام.
خوب من اصلا خوشحال نشدم كه پيش بينيم درست از آب در اومد. اما من اين قصه رو يك جاي ديگه هم خونده بودم. هميشه تجربه اول اين جوري مي شه. چون آدم با همه خلوص و صميميتش رو مي گذاره كف دستش و قلبش رو ميگذاره تو طبق اخلاص و مياد جلو. و از اونجا كه تجربه نداره يا خودش رو به دردسر مي ندازه يا طرفش رو . اينجاست كه يه قلبي شكسته مي شه. واسه همين گفتم مواظب قلبت باش. لازم نيست با تمام قلبت بري جلو. لازم نيست پاك باخته بري جلو. حتي اگر فكر كني كه اون خودخودشه... آهسته و پيوسته.... اونوقت كم كم مي فهمي كه تو زندگي آدمهاي زيادي بايد بيان و برن تا تو بالاخره گم شده ات رو پيدا كني...
من گرگ بيابون ديده ام داداش!!!!

۱۱:۵۳ بعدازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

سلام. من گفتم الان بیام دو سه مطلب آپ کردین که!

۹:۰۲ بعدازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

عجله كار شيطونه داداش
بيست و پنج سالگي يك قلب بيست و پنج ساله قرص و سرپا مي خواد. نه يه دل آش و لاش مثه جيگر زليخا!!!!!
بازم مي گم مواظب دلت باش

۷:۱۰ بعدازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

عجله كار شيطونه داداش
بيست و پنج سالگي يك قلب بيست و پنج ساله قرص و سرپا مي خواد. نه يه دل آش و لاش مثه جيگر زليخا!!!!!
بازم مي گم مواظب دلت باش

۷:۱۰ بعدازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

age pak mikonishoon begoo ta dige vaghte geran bahamo talaf nakonam ok?

۹:۲۷ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی