وای خدای من!!!
بهتون حق میدم! آره... با خوندن نوشته های قبلیم حق دارید فکر کنید تولّدمه! راستش تولّد شناسنامه ایم نیست...اون روزا احساس کردم باید از گذشته ام بکنم و به حال بچسبم. کندن از گذشته گاهی اونقدر اساسیه که مثل تولد دوباره میمونه. مثل کندن از دنیای درون رحم مادر. راستش خواستم که بکنم... اما دیدم به این سادگیا نیست! چیزهایی هست که نمیشه نادیده گرفتشون... محبتها... دوستی ها... و ... هر چند که شاید شب گریه هایی برام خلق کردن و به همین خاطر دلم میخواست فراموش بشن... اما نمیشن... نشدن!!!
کیمیا جان و عسل بانو کلی لطف داشتن و این تولدم رو بهم تبریک گفتن. برام یه دنیا ارزش داشت. همین که به یادم هستید و به من سر میزنید افتخار بزرگیه برام.
بینهایت ممنونم...
جالبه ها! شماها دو نفری هستید که تا حالا ندیدمتون! امیدوارم یه روزی دست روزگار دیدار شما رو نصیب من کنه. جدا این آرزومه!
بهتون حق میدم! آره... با خوندن نوشته های قبلیم حق دارید فکر کنید تولّدمه! راستش تولّد شناسنامه ایم نیست...اون روزا احساس کردم باید از گذشته ام بکنم و به حال بچسبم. کندن از گذشته گاهی اونقدر اساسیه که مثل تولد دوباره میمونه. مثل کندن از دنیای درون رحم مادر. راستش خواستم که بکنم... اما دیدم به این سادگیا نیست! چیزهایی هست که نمیشه نادیده گرفتشون... محبتها... دوستی ها... و ... هر چند که شاید شب گریه هایی برام خلق کردن و به همین خاطر دلم میخواست فراموش بشن... اما نمیشن... نشدن!!!
کیمیا جان و عسل بانو کلی لطف داشتن و این تولدم رو بهم تبریک گفتن. برام یه دنیا ارزش داشت. همین که به یادم هستید و به من سر میزنید افتخار بزرگیه برام.
بینهایت ممنونم...
جالبه ها! شماها دو نفری هستید که تا حالا ندیدمتون! امیدوارم یه روزی دست روزگار دیدار شما رو نصیب من کنه. جدا این آرزومه!
4 نظر:
:)
سلام.
عيبي نداره...
هر روزي كه آدم احساس تازگي كنه حتما اون روز زور تولدشه...
اميدوارم هميشه احساس تازه و شادابي داشته باشي
ممنون که سر زدی و به خصوص ممنون به خاطر کامنت امیدوار کننده ات. در ضمن یه دفعه یه ایمیل بهم رسید که اثر انواع صدا و موسیقی رو روی کریستالهای آب نشون میداد. زیباترین کریستال آب مربوط به موسیقی آب روان بود و داغون ترین کریستال که آب بیچاره با اون در حال انفجار بود مربوط به موسیقی متال بود!
سلام. نظرتون تو زلال مثل آب رو تازه دیدم. باید بگم من نوشته هاتون رو همون دفعه اول خوندم و می خواستم هم نظرم به خصوص در مرود اون پستی که راجع به پاکی بچه ها نوشته بودید بدم و بگم که خیلی روون و قشنگ و احساسی نوشته بودید. توقع نداشتم یه آقا بتونه این طوری با بچه ها ارتباط برقرار کنه و دوسشون داشته باشه! انا انقدر ذهنم مشغول مطلب اولی که نوشتم شد که فراموش کردم. مطمئن باشید که وبلاگتونو خوندم.
به به مثل اینکه اینجا تولدی بوده و ما ازش بی خبر بودیم.علی آقا شما که به ما گفته بودی خردادی هستی؟
کلی تدارکات چیده بودیم واسه تولدت ....حیف .. حیف که تولدت دعوت نبودیم و گرنه کلی می رقصیدیم برات که حالشو ببری(چشمک)
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی