بالاخونه

اینجا بالاخونه ی منه...

شنبه



عالم خواب همیشه دنیای عجیب و پر رمز و رازی برا آدما بوده.
بدون هیچ توضیحی ازتون میخوام که به خواب دیشبم با دقت گوش کنید:
با برادرم تو استخر بودیم. برادرم گفت آماده باش من تایم بگیرم ببینیم رکورد شنای طول استخرت چقدر شده. یکی دوتا از دوستامونم کنارمون وایستادن که ببینن چی میشه. همین که گفت: یک... دو... سه... یکی شیرجه زد تو مسیرم و مجبور شد دوباره تکرار کنه. باز همون اتفاق و تکرار بعدی. که تو بار سوم همون لحظه که خواستم استارت بزنم گوشی یکی از بچه های کناری زنگ زد. من مکث کردم و گوشیش همینطور زنگ میزد و هیچ عکس العملی نشون نمیداد. احساس کردم صدای گوشیش آشناس! 10-20 ثانیه طول کشید تا متوجه شدم صدای زنگ ساعت گوشی خودمه و از خواب بیدار شدم!
از این گره خوردنای دنیای خواب و محیط اطرافم تو زمان خواب زیاد برام پیش اومده. اما یه همچین سیر زمانی دقیقی که انگار عمدا تا بار سوم شمارش کش پیدا کنه که من وسط شنا از خواب نپرم!!!... اولین باره!
دقیقا لحظه ای که سه... رو گفت گوشی زنگ زد! انگار دقیقا برنامه ریزی شده باشه که خوابم با یه همچین سناریویی از کی شروع بشه که دقیقا تو لحظه ی استارت من به ساعت 6:30 برسه!
به این نتیجه قبلنا رسیده بودم که خواب این توانایی رو داره که تو "لحظه" گذشته رو تو ذهنت ایجاد کنه بدون اینه ازمسیرش عبور کرده باشه. چون بوده خوابهایی که تو لحظه ی شروعشون پیش فرضهای تجربی گذشته ی اتفاق نیفتاده ای رو تو لحظه ی حال خوابم احساس کردم!
مثلا کسی ازم سوالی میپرسه که من برا جواب دادنش به یاد میارم که 3 سال پیش فلان اتفاق افتاده بود. در حالی که این تازه شروع خوابمه! و اتفاق 3 سال پیشی وجود نداشته!!!
دنیای عجیبیه...
به نظر شما اصلان چه لزومی برا وجود این پدیده ی خواب وجود داره؟ من واسه خودم یه دلیل ساده ی خنده دار اما قابل تامل براش دارم. نظر شما چیه؟ من بعدا میگم!!!

2 نظر:

Anonymous ناشناس گفت...

البته منتظر نظرت هستم اما من به شخصه فكر مي كنم خواب دلايل كاملا علمي و رانشناختي داره و اگه واسه امثال ما عجيبه به اين خاطره كه مثل خيلي چيزهاي ديگه دلايلش برامون مخفيه و ما مجبور مي شيم براي قانع كردن منطقمون به موضوعات خارق العاده و ماورالطبيعه روي بياريم

۱:۲۰ بعدازظهر  
Anonymous ناشناس گفت...

HeH !

۳:۳۰ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی