امشب اونقدر حرف تو دلم دارم که نمیدونم از کدوم بگم...چندین بار نوشتم و پاک کردم. چون حرف مهمتری برای گفتن بود. اما همش از دلتنگی بود. دوستی میگفت تنهایی من از جنس عجیبیه.یه آدم برونگرا...با یه عالمه دوست. زود جوش و خونگرم. اما دلتنگ... نوبرشه نه؟!؟!؟ نه ! نوبر نیست ! حقیقته. دلم تنگه واسه دلتنگی کسی که من چاره ی دلتنگیاشم. نیاد روزی که کوه به کوه برسه و آدم به آدم نرسه.
بالاخونه
اینجا بالاخونه ی منه...
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی