بالاخونه

اینجا بالاخونه ی منه...

سه‌شنبه


حیف...
حیف که خیلی زود بزرگ شدم...که دیگه نمیتونم اون چیزی رو که به زیباییش و به زندگی سازیش ایمان دارم رو تو زندگیم بیارم.و اون عاشق بودن فقط برای عشقه. احساس میکنم نمیتونم عشق بدون وصالو تحمل کنم . یه جورایی ناراحتم که دارم معتقد به عشق دور اندیش میشم. خب این خاصیت بالا رفتن سنه. اما زیبایی بی پروا عاشق شدن رو از آدم میگیره.
اما من عاشق خواهم بود و به کوری چشم همه ی اونهایی که دوستت دارم رو لوث کردن،"دوستت دارم" رو فریاد خواهم زد.
چون عشق تنها سکه ایه که یک رو داره. پس چرا سکه رو نیندازم؟

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی